//=time() ?>
اولین درسهای طراحی کاراکتر اینه که شخصیتها با اَشکال هندسی ساده ساخته میشن. اَشکال حس دارند و حس منتقل میکنند، مربع: قوی و ایستا، مثلث: اکتیو و بدجنس، دایره: مهربان و لطیف، البته این اَشکال ترکیب هم میشن و حسهای چندگانه ایجاد میکنند. من وقتی با آدمها آشنا میشم اَشکالشونو میبینم.
طراحی مُد و لباس خیلی دوس داشتم ولی خیاطی و دوختو دوز نه، پس بیخیال فشن دیزاینر شدن شدم و کانسپت آرتیست شدم. البته علاقش مونده هنوز تو وجودم فکر کنم و ازین چیزا میکشم همش. ☺️
رو هاردم یه فولدر دارم به اسم "پِلِی بوی" که کارهای تصویرسازایی که برای مجله کار کردنو جمع کردم. فایلای خاکبرسریم هم تصویرسازیه. 😁
احساس کردم این دوتا کارمو پشت هم بذارم یه جور روایت یا داستان پیدا میکنه. داستانش با خودتون.
داشتم فک میکردم برا این کارم چی بنویسم که اومد: دل شده یک کاسه خون، به لبم داغ جنون، به کنارم تو بمون، مرو با دیگری...
خیلی مغز مریضی دارم، میدونم 😔
به نظرم میشه از روی کفشهام شخصیتهارو حدس زد
۱. فوت فتیش ندارم😑
۲. پس چرا کفش مردونه کار نکردم؟ سوال خوبیه😊
دوستان سوال داشتند چرا همش خانمهارو میکشی!؟ اینم آقا خدمت شما. https://t.co/FFr0QVy4y1