//=time() ?>
#هوشنگ_ابتهاج #ه_الف_سایه #شاعر #شعر #ابتهاج #غزل #ارغوان
«..از زیر بازوان که در آغوش میگیردم، به سان آن است که در ابری نشانده باشدم لحظهای، نمنمِ بارانی تاریک بر چشمانم میبارد مرا با خود میبرد؛ میبردم عرش ارغوانی ِ شامگاه و من _دخترکی در دستانش_ به پری میمانم که با باد میرود..» نزار قبانی (و ترجمه رو نمیدونم از کیه..)